هر چند درک عمومی از افسردگی تا حدودی در سالهای اخیر بهبود یافته، اما جامعه هنوز هم دچار سوء تفاهم و یا چشم پوشی از افسردگی و علائم آن است.
به دلیل شرم و احساس ننگ مداوم شخص افسرده، ما نمی‌توانیم یا نمی‌خواهیم مردمی که در اطراف زندگی ما در حال مبارزه با این بیماری هستند را تشخیص دهیم. از آن بدتر، بسیاری از مردم به دلیل عدم تشخیص، فرض های نادرست در مورد چگونگی افسردگی و عواقب آن دارند.
در نتیجه تعداد زیادی از مردم افسردگی پنهان دارند. این پنهانی هم از دیگران است و هم از خود. به خصوص زمانی که افسردگی یک فرد تشخیص داده نشده است، آنها ممکن است بجای مقابله با مشکلات خود، بیماری را توسعه دهند.

ما باید بفهمیم که درد و رنج همیشه به روشنی قابل مشاهده نیستند. ما باید بتوانیم بهتر آنها را شناسایی و درک و کمک کنیم. در اینجا برخی از علائمی که ممکن است در فرد افسرده پنهان دیده شود، ذکر شده است:
.
۱. این افراد ممکن است ناراحت بنظر نیایند.
به علت غلط جلوه دادن رسانه ها و کلیشه‌های فرهنگی، بسیاری از ما فرضیات نادرستی در باره‌ی افسردگی داریم. ما تصور میکنیم افسرده کسی است که به ندرت اتاق خود را ترک می‌کند، خوب لباس نمی ‌‌پوشد و به طور مداوم بدبخت و غمگین به نظر می‌رسد. اما افراد مبتلا به افسردگی همه یکسان رفتار نمی‌کنند. بسیاری از آنها قادرند یک نمای خوب و سالم از خود نشان دهند. اما در رنجند و این نشانه قویتر بودنشان نیست.

۲. افرادی که افسردگی پنهان دارند، ممکن است به نظر خسته بیایند.
یک اثر جانبی رایج افسردگی، خستگی مداوم است. کسانی که افسردگی را تجربه می‌کنند، آن را یکی از سخت ترین عوارض جانبی افسردگی می‌دانند.
اگر کسی با افسردگی تشخیص داده نشده و پنهان زندگی کند، علت خستگی خود را نمی‌داند. آن‌ها می‌توانند هر شب زیاد بخوابند ولی هنگام بیدار شدن احساس کم خوابی کنند. بدتر از آن، آنها ممکن است خود را سرزنش کرده، و اعتقاد پیدا کنند که تنبل شده و یا سطح انرژی پایینی دارند.

۳. تحریک پذیری سریع و غیر عادی دارند.
رفتار یک شخص افسرده ممکن است به نوعی سودایی تفسیر شود، ولی خود شخص چنین احساسی ندارد. تحریک پذیری و واکنش سریع و غیر عادی یک نشانه بسیار رایج افسردگی است. مبارزه داخلی و ثابت و همیشگی شخص افسرده فرد را تخلیه می‌کند، و جای اندکی برای صبر و شکیبایی باقی میگذارد.

۴. پاسخ به محبت و نگرانی دیگران برایشان سخت است.
تصور غلط در مورد اشخاص افسرده آن است که آنها همیشه احساس غم دارند. بر عکس، افسرده ها عمدتا هیچ چیزی احساس نمی کنند، و یا تنها بصورت لحظه‌ای و خلاصه تجربه عاطفی می‌کنند. البته این به شخص بستگی دارد، برخی افراد تقریبا همیشه بی حس و در بعضی مواقع چیزی شبیه غم و اندوه و التهاب احساس می‌کنند.

۵. آنها دیگر سراغ فعالیت‌هایی که قبلا لذت می‌بردند و دوست داشتند، نمی‌روند.
فقدان نامتعارف علاقه به فعالیت‌های پیشین، نشانه‌ای از افسردگی است. فعالیت‌هایی که قبلا دوست داشتنی بودند به دلیل افسردگی معمولا مشکل ساز می‌شوند.

۶. عادات غیر طبیعی خوردن پیدا می‌کنند.
عادات غیر طبیعی خوردن به طور عمده به دو دلیل پیدا میشوند: برای مقابله با افسردگی ، و یا عدم مراقبت از خود.
خوردن کم و یا بیش از حد از نشانه های رایج افسردگی است. پرخوری به فرد افسرده لذت می‌دهد. کم خوری، اغلب به دلیل آن است که افسردگی اشتهای آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

۷. این افراد ممکن است بیشتر به شما نیاز پیدا کنند.
یک فرد افسرده نمی‌تواند مانند یک فرد سالم عمل کند. چیزهایی وجود خواهد داشت که دیگر فرد قادر به انجام آنها نخواهد بود. به همین دلیل است که همیشه و بهترین کار آن است، که درکشان کنید.

۸. بعضی روزها برایشان بد، و بعضی روزها کمتر بد است.
افسردگی فراز و نشیب خود را دارد. اگر کسی آن‌را پنهان می‌کند، به نظر می رسد نوسانات خلقی تصادفی دارد.